
فاتحین جامع ترین مجله نظامی، فرهنگی و اجتماعی
info@Fateheen.ir
یک کد 12 رقمی کد جهانی محصول، محصولات را از هم متمایز میکند. این مقاله به شما میآموزد که چگونه بارکدها را بخوانید.
هنگامی که یک تولیدکننده یک بارکد اعمال میکند و آن توسط شورای یکسانسازی کد تایید میشود، وی یک کد 12 رقمی جاهنی محصول دریافت میکند. این کد تمامی گونهها برای خرید یک محصول را شامل میشود. تمامی اندازههای متفاوت یک محصول، دارای کد جهانی محصول متفاوتی هستند. این یکی از پر کاربردترین سیستمهای بارکد در جهان است. دیدن همه روزه این بارکدها روی تمامی محصولات شید شما را به فکر فرو ببرد، هی شاید من هم بتوانم این بارکدها را خودم بخوانم! بله حق با شماست، شما میتوانید بدون نیاز به دستگاه استاندارد بارکد خوان خودتان آنها را بخوانید.
شرح
• بارکد 12 رقمی که ما استفاده میکنیم کد استاندارد جهانی محصول UPC-A است.این کدها با توجه به سیستمهای مختلف، میتوانند دارای گونههای مختلفی باشند.
• هر نوار سیاه و سفید نشاندهنده یک عدد خاص است.
• این نوارها دارای ضخامتهای مختلفی هستند، و مطابق با افزایش ضخامت دارای ترتیب صعودی هستند.
• باریکترین نوار عدد 1 را نشان میدهد، نوار متوسط 2 را نشان میدهد، نوار ضخیم بعدی 3 را نشان میدهد و ضخیمترین نوار 4 را نشان میدهد.
• با توجه به این نوارهای مختلف که با فضاهای سفید آمیخته شدهاند، ما بارکد را به دست میآوریم.
چگونه آنرا بخوانیم
اسکنر UPC
شما میتوانید اسکنرهای موجود در بازار که به منظور رمزگشایی UPC هستند را تهیه کنید. برای مثال، اسکنر بارکد نماد LS2208 یک اسکنر عمومی است که شامل UPC-A (UPC استاندارد) نیز میباشد. اسکنر بیسیم MC3090 از شرکت بارکدها، یک اسکنر بسیار عالی برای UPC است. اگر واقعا نمیخواهید که بروید و یک اسکنر بخرید اما دارای یک گوشی هوشمند هستید باز هم شانس خواندن آنرا دارید. بارکد خوان ScanLife یک نرم افزار گوشیهای هوشمند است که به شما اجازه میدهد با استفاده از دوربین گوشی از بارکد یک عکس بگیرید، عکس را بخواند و بارکد عکس گرفته شده را رمزگشایی کند. بهترین بخش نرم افزار آنجاست که کاملا رایگان است.
خواندن دستی
یک UPC 12 نواری استاندارد حاوی تعدادی عناصر رایج است، و سپس یکی از آنها محصول را متمایز میکند. همچنین، خواندن کد با چشمها میتواند نیاز به دقت بالایی داشته باشد، بنابراین نوارها را آسان بگیرید و اگر عینک بزرگکننده دارید از آن استفاده کنید.
• به اول و آخر ردیف نوارها در بارکد نگاه کنید (ردیفی از نوارها). دو نوار نازک سیاه که با خط سفید از هم جدا شدهاند وجود دارد. این در تمامی کدهای اینچنینی استاندارد است.
• این ترتیب به عنوان 101 شناخته میشود. دلیل این است که این کدها به صورت باینری کدگذاری شدهاند. توجه داشته باشید که هر بارکدی با 101 شروع و خاتمه مییابد.
• حال، به ترتیب نوارهایی که دقیقا در مرکز کد قرار دارند توجه کنید. نوارهای میانی ترتیب متوالی از سفید –سیاه –سفید –سیاه –سفید هستند. این ترتیب کد 01010 را میسازد.
• بقیه نوارها هر کدام حاوی کدهای عددی خود هستند. هر کد نشاندهنده یک مقدار مشخصی از اطلاعات درباره محصول است.
• حال، به تمامی اعداد در پایین نگاه کنید. هر عدد با یک پنل از یک مجموعه چهار نواری همراه است. این اعداد مجددا یک مجموعه خاص از کدهای عددی را معین میکند.
• 6 رقم اول حاوی اطلاعاتی در مورد خرید محصول و اطلاعاتی در مورد تولیدکننده است. 5 رقم بعدی جزئیات محصول مانند، اندازه محصول، نسخه و ... را شرح میدهد. آخرین عدد رقم مقابلهای نامیده میشود و برای تشخیص خطا از اسکنر UPC استفاده میکند.
کدهای استاندارد UPC
هر یک از این اعداد نشاندهنده مجموعهای از کدهای عددی هستند که در زیر لیست شدهاند:
0 = 3211, 1 = 2221,
2 = 2122, 3 = 1411,
4 = 1132, 5 = 1231,
6 = 1114, 7 = 1312,
8 = 1213, 9 = 3112.
مثال: حال به سه عدد اول (012) توجه کنید. بنابراین، روش خواندن آنها باید 101321122212122 باشد. هنگامی که جدا میشوند هر یک از اعداد با یک عدد چهار رقمی با یک 101 در ابتدا تا به اسنکر بگوید که بارکد شروع شده است نشان داده میشوند.
101 3211 2221 2122
شروع 0 1 2
پیشوندهای استاندارد UPC
در اینجا رایجترین پیشوندهایی که در بارکدهای کد جهانی محصول پیدا میشوند وجود دارد:
• 0، 1، 6، 7 و 8 رایجترین هستند؛ امروزه اینها در اکثر کالاها دیده میشوند.
• 2 برای محصولاتی به کار میرود که از نظر وزنی متفاوت هستند، مانند: غذا
• 3 نشان میدهد که محصول دارو است.
خواندن بارکد میتواند ثابت کند که این کار فراتر از تفریح است. اگر شما در تعطیلات به جایی میروید، بهتر است در مورد محصولی که خرید میکنید بیشتر بدانید. همچنین، به هنگام خواندن بارکد، به ویژه اگر قبلا مشکلات بینایی داشتید مراقب چشمانتان باشید. جدای از آن، خواندن آنها میتواند یک فعالیت کاملا جالب باشد.
مترجم: سعید علیزاده
منبع:راسخون
1 استفاده از سیستم سلولی در تلفنهای همراه
تلفن همراه یک سیستم «سلولی» است، یعنی مناطق تحت پوشش آن به سلولهای تقریباً شش گوش تقسیم بندی میشود. اندازهی هر سلول، حدود 10 مایل مربع (26 کیلومترمربع) است. به طور عادی، میتوان سلولها را به عنوان واحدهایی شش ضلعی روی یک توری بزرگ در نظر گرفت. به این ترتیب، کل فضای موردنظر تحت پوشش سلولهای مختلف قرار میگیرد. در هر سلول، یک دکل آنتن به نام BTS نصب میشود و افراد در دامنهی هر سلول، برای برقراری ارتباط از دکل موجود استفاده میکنند. بر حسب ظرفیت هر سلول، تعداد مشترکان تغییر میکند.2 تلفن همراه: ارتباط رادیویی کم توان
تلفن همراه یک سیستم کم توان رادیویی است. علتش این است که تبادل سیگنال در محدودهی هر سلول، تنها بین ایستگاه و گوشی انجام میپذیرد و سیگنالها از دامنهی سلول فراتر نمیروند. بنابراین هر گوشی فقط با یک دکل آنتن، ارتباط برقرار میکند و از این جهت، کانالهای بی تی اِس دیگر برای یک نفر اشغال نمیشود. در عین حال با ارتباط رادیویی کم توان، مصرف باتری گوشی نیز نسبتاً کم خواهد شد.3 دکلهای پرتابل
بعضی نقاط کشور، در بیشتر اوقات سال به سیگنال تلفن نیازی ندارند، زیرا به ندرت کسی از آن جا میگذرد، اما در خلال یک فستیوال، تورنمنتی از مسابقات ورزشی و ... آن نقاط برای بازه ای کوتاه مدت در کانون توجهات قرار میگیرند و افراد زیادی در آن جا حاضر میشوند. بنابراین برای این بازهی زمانی، به پهنای باندی بسیار بیشتر از حد معمول در این نقاط احتیاج است. برای چنین مواقعی، از دکلهای سیار برای پوشش دهی مخابراتی استفاده میشود که روی ونهایی قرار میگیرند. برای مثال، شرکت وودافون (دومین اپراتور بزرگ تلفن همراه در بریتانیا)، سال گذشته در فستیوال موسیقی «گلاستون بری»، برای تضمین کیفیت سرویس مخابراتیاش از چنین ونهایی استفاده کرد.4 قایم باشک (Hide and seek)
دکلهای مخابرات در جامعه محبوبیتی ندارند. علت این مساله، نگرانیهای مرتبط با سلامتی است. با این حال، ظاهر و منظرهی این دکلهاست هم نگرانی میآفریند. شرکتهای مخابراتی نیز به این موضوع پی برده اند. به همین دلیلی برخی اپراتورهای تلفن همراه، برای تسهیل گسترش پوشش مخابراتی و در عین حال کاهش حساسیتهای اجتماعی، دست به اقدام هوشمندانه ای جهت مخفی کاری زده اند. اکنون میتوان آنتنهای سیگنال دهی را پنهان شده در هر جایی یافت. برخی شرکتهای مخابراتی این آنتنها را کنار میلهی پرچم، مستتر در درختان یا در دودکش برخی منازل قرار میدهند. همچنین در برخی نقاط، اپراتورهای تلفن همراه با مالکان ساختمانهای بلند قرارداد میبندند تا دکل را بالای ساختمان شان مستقر کنند.5 همیشه پای فرکانس در میان است
اپراتورهای تلفن همراه برای انتقال سیگنال از پهنای باند انحصاری خودشان استفاده میکنند. اپراتوری مثل EE (Everything Everywhere)/ شبکهی تلفن همراه بریتانیا) در فرکانس بالا کار میکند. در نتیجه چون امواج دارای برد بالاتری هستند، سیگنال دهی در خارج از منزل و آپارتمان قوی تر است. با این حال، مشکل استفاده از طول موج بالا این است که وقتی امواج از مصالحی مانند آجر عبور میکنند، طول موجهای بالاتر جذب آجر شده و پراکنده میشوند؛ برای همین سیگنالهای داخل منزل ضعیف ترند. برعکس این مساله هم صادق است. اپراتوری که پهنای باندش دارای فرکانس پایین باشد، مشکلات مرتبط با فرکانس بالا را ندارد. بنابراین موقع انتخاب اپراتور تلفن همراه، باید این مساله را مدنظر داشته باشید.6 آب دشمن است!
سیگنالها به صورت امواج به تلفن همراه میرسند. هیچ چیز بیشتر از آبِ در حال حرکت، این امواج تلفنی را از هم گسیخته نمیکند. سیگنال تلفن هنگام عبور از آب، در جهتهای مختلف شکسته میشود. قابل ذکر است که تلفن همراه در پنج سانتی متری زیر آب، هیچ سیگنالی دریافت نمیکند.7 ازدحام جمعیت
در مکانهایی که به طور دائمی هزاران نفر در منطقهی کوچکی گردهم میآیند (مثل استادیومهای ورزشی)، لزوما باید از قابلیت تماس هزاران نفر در آنِ واحد پشتیبانی کرد. برای حل این مساله، اپراتورهای تلفن همراه «هاب»هایی در محل نصب میکنند تا کانالهای بیشتری را به محیط اضافه کنند. اینهابها، لزوماً سیگنالها را قوی تر یا سریع تر نمیکنند، اما اتصال به شبکه را در چنین مکانهای پر ازدحامی، میسر میکنند. ظاهر اینهابها (از چشم یک فرد ناآشنا) شبیه سامانهی اعلام حریق سقفی است.8 هیچ کوهی به اندازهی کافی بلند نیست
تا وقتی شما در دامنهی یک دکل مخابراتی باشید، حتی در دامنهی کوه هم سیگنال تلفن خواهید داشت. در شهرهای پر از آپارتمانهای بلند، برد سیگنالها به دلیل اشیای متداخل و موانع مختلف بسیار پایین است. با این حال، همین سیگنالها در محیطی خالی از سکنه و مسطح، با برد بالایی منتقل میشوند با پیش رفتهای فناوری، امروزه کوهنوردان در ارتفاع پنج کیلومتری از سطح زمین در اِورست نیز، از اینترنت 4G برخوردارند.9 ظهور VOLTE
«VOLTE» مخفف «voiceoverLTE» است. حالتی که شما در آن قادرید از طریق سیگنال LTE (به جای استفاده از کانالهای رایج صوتی) تماس صوتی داشته باشید. LTE یا «فناوری تکامل بلندمدت» (Long Term Evolution)، استانداردی جهت انتقال دادههای پرسرعت بی سیم در تلفن همراه و شبکههای داده است. این فناوری مبتنی بر سیستم جهانی ارتباطات بسته ای GSMEDGE است. در LTE، سرعت و ظرفیت شبکه افزایش یافته. VOLTE به خصوص در شرایطی که سیگنال تلفن همراه موجود نباشد، اما دسترسی آن لاین اینترنتی وجود داشته باشد، چاره ساز است. از سال 2014، اپراتور تلفن همراه EE در بریتانیا، از VOLTE پشتیبانی میکند و شرکتهای وودافون و «Tree-o2» نیز در حال کار روی آن هستند. در LTE تلاش میشود صوت و داده، هر دو روی شبکهی دیتای جدید پیاده سازی شوند؛ روشی که بی شک برای اپراتورهای تلفن همراه خوش آیند نیست، چون درآمدزایی کمتری دارد و دیگر قبض مکالمات تلفنی بر اساس مدت زمان مصرف محاسبه نمیشود. اسکایپ و IMO، دو نمونه از برنامههایی هستند که از VOLTE پشتیبانی میکنند.10 4G همواره بهترین نیست!
گرچه از دیدگاه بسیاری، 4G مدینهی فاضلهی اینترنت همراه تلقی میشود، اما در برخی حالات 3G سریع تر است! یک سیگنال 4G ضعیف (مثلاً اگر دکل در فاصلهی خیلی دوری باشد یا میزان ترافیک با تعداد مشترکین هم خوانی نداشته باشد)، سرعت آپلود و دانلود پایین تری در قیاس با یک شبکهی 3G خوب ارائه میکند. قدرت سیگنال همیشه مهم ترین فاکتور سرعت در تلفنهای همراه است، بنابراین قبل از این که مشتری 4G شوید نسبت به کیفیت پوشش آن توسط اپراتور تلفن همراه تان اطمینان حاصل کنید.11 تنظیم خودکار
در برخی گوشیهای همراه، تلاش میشود تا به هر قیمتی از فناوری 4G (طبیعتاً اگر اپراتور از 4G پشتیبانی کند) بهره بگیرند. چرا که این فناوری را بالقوه سریع ترین راه آپلود و دانلود داده میدانند. اما چنان که پیش تر گفته شد، در بعضی حالات سرعت 3G از 4G بیشتر است. در این جا برخی از تلفنهای همراه از یک قابلیت هوشمندانه برای سوئیچ بین 3G و 4G استفاده میکنند. به این ترتیب که تلفن به شکل خودکار و بدون نیاز به تغییر تنظیمات آن، گزینهی بهتر را خودش انتخاب میکند.12 اشتراک گذاری دکل!
اپراتورهای مختلف تلفن همراه، دکلهای مختلفی دارند. به همین دلیل گاه پیش میآید که شما در یک محیط، تماس تلفنی نامطلوبی دارید، اما با تعجب میبینید که دوست تان در همان جا، تماسی بی اشکال برقرار میکند. علت مساله تنوع اپراتورهاست. اپراتورهای مختلف تلفن همراه، دکلهایشان را در نقاط گوناگونی میگذارند، بنابراین نباید انتظار داشت کیفیت شان در همهی نقاط یکسان باشد. با این حال برخی اپراتورهای تلفن همراه، در عین حال که با هم رقابت دارند، برای افزایش رضایت مشتریان شان در پوشش دهی بهتر، با هم همکاری میکنند و حتی دکلهایشان را در اشتراک با یکدیگر قرار میدهند.رؤياى طراحان اوليه رايانه از بابيج تا تورينگ، ساخت ماشينى بود كه توانايى حل همه مسائل را داشته باشد. ماشينى كه در نهايت ساخته شد و به نام رايانه در دسترس همگان قرار گرفت تنها توانايى حل دسته اى از مسائل خاص و محدود را داشت، اما نكته اينجاست كه همه مسائل از نظر طراحان اوليه رايانه چه مى توانست باشد؟به طبع چون طراحان اوليه رايانه همگى منطق دان و رياضيدان بودند، منظورشان همه مسائل منطقى و محاسباتى بود از اين رو عجيب به نظر نمى رسد كه فون نيومان سازنده نخستين رايانه، در حال ساخت اين ماشين اعتقاد داشت كه براى داشتن ماشينى هوشمند شبيه به انسان راه حل نهايى استفاده از منطق نيست بلكه كليد نهايى حل اين مشكل رازى نهفته در دانش ترموديناميك است.
* تاريخ هوش مصنوعى
هوش مصنوعى علمى است بسيار جوان و روبه رشد. شروع هوش مصنوعى به سال ۱۹۵۰ بازمى گردد يعنى زمانى كه آلن تورينگ مقاله خود را درباره ساخت ماشين هوشمند به رشته تحرير درآورد. در اين مقاله تورينگ روشى را براى تشخيص هوشمندى ماشين ها پيشنهاد داد. روش پيشنهادى تورينگ بيشتر شبيه به يك بازى بود بدين نحو كه يك انسان و يك ماشين روبروى هم و پشت پرده اى قرار مى گرفتند. ماشين بايد با طرح سؤالاتى از انسان او را وادار به پذيرش هوشمند بودن خود مى كرد. روش پيشنهادى تورينگ به شرح زير است: فرض كنيد كه انسانى در يك سمت ديوارى قرار دارد و توانايى برقرار كردن ارتباط به صورت تله تايپ با آن سوى ديگر ديوار را دارا باشد. مكالمه اى ميان دو نفر انجام مى شود اگر پس از پايان مكالمه به آن شخص گفته شود كه در طرف مقابلش نه يك انسان بلكه يك ماشين قرار داشته كه پاسخ او را مى داده است و اين امر بدون پى بردن شخص نسبت به هويت واقعى طرف مقابل انجام شود مى توان آن ماشين را ماشينى هوشمند قلمداد كرد.
نقطه آغاز علم هوش مصنوعى را مى توان به بعد از جنگ جهانى دوم نسبت داد، در آن زمان واينر با توجه به مسائل سايبرنتيك زمينه را براى پيشرفت هوش مصنوعى به وجود آورد و سپس در سال ۱۹۵۰ تورينگ آزمايش بالا را براى اثبات هوشمند بودن يك ماشين پيشنهاد داد و سپس در سال ۱۹۵۶ گروهى از علاقه مندان به هوش مصنوعى در كالج دارتموت گرد هم آمدند و تحقيقات وسيعى را براى هوش مصنوعى آغاز كردند.
دهه ۱۹۶۰ را مى توان دهه توسعه و پيشرفت تحقيقات در زمينه هوش مصنوعى ناميد. در اين سال ها بود كه با تلاش هاى دانشمندان هوش مصنوعى، برنامه هاى بازى شطرنج و ربات هاى هوشمند پا به عرصه گذاشتند و پس از آن هر سال پله هاى پيشرفت و ترقى خود را پيمودند.
* جان مك كارتى
پروفسور جان مك كارتى در سال ۱۹۲۷ در شهر بوستون متولد شد. وى درجه كارشناسى ارشد خود را در رشته رياضى در سال ۱۹۴۸ از انستيتو كاليفرنيا و مدرك دكتراى خود را از دانشگاه پرينستون در سال ۱۹۵۱ دريافت كرد. او با ادامه تحصيل در رشته علوم كامپيوتر موفق به دريافت درجه استادى در اين رشته، از دانشگاه استنفورد شد و از سال ۱۹۶۵ تا ۱۹۸۰ سرپرستى آزمايشگاه هوش مصنوعى دانشگاه استنفورد را برعهده داشت.
مك كارتى كه از جمله بنيان گذاران هوش مصنوعى به حساب مى آيد، در زمان مطالعات خود درباره اين علم زبانى را براى توصيف و توسعه هوش مصنوعى با عنوان list processing يا همان LISP ابداع نمود. اين زبان تا سال ۱۹۵۸ از سوى همكاران كارتى در دانشگاه MIT توسعه داده شده و در اين سال به عنوان يك زبان كامل وارد دنياى برنامه نويسان شد.مك كارتى و همكارانش معتقد بودند كه مى توان كارى كرد كه ماشين نيز داراى هوش باشد و اين هوش همانند هوش انسانى باشد و LISP زبانى است كه مى تواند اين هوش را به وجود بياورد.
* LISP
زبان هاى lisp و prolog زبان هايى هستند كه براى طراحى و برنامه نويسى هوش مصنوعى بر روى ماشين ها، بيش از ديگر زبان ها كاربرد دارند. Lisp زبانى است كه بيش از ديگر زبان ها در آمريكا رواج دارد و prolog بيش تر به وسيله اروپايى ها و ژاپنى ها مورد استفاده قرار مى گيرد. Lisp داراى انعطاف بيشترى نسبت به زبان prolog است و در مقابل طراحى prolog سطحى بالاتر نسبت به Lisp دارد.
* هدف هوش مصنوعى
همه افرادى كه نخستين گام ها را در راه معرفى و شناخت هوش مصنوعى برداشتند به دنبال يك هدف بودند و آن نيز رساندن سطح هوش مصنوعى به سطح هوش انسانى بود. اما امروزه مى دانيم كه مطالعه و بررسى در زمينه هوش و درك مكانيزم آن بسيار پيچيده است، هم اكنون مى توان موضوع هوش را از دو ديدگاه متفاوت مورد بررسى قرار داد:
۱- آگاهى از جهان اطراف چگونه حاصل مى شود و چه طور مى توان از حقايق و كشفيات نتيجه گيرى هوشمندانه اى به عمل آورد؟
۲- كشف و شهود آگاهانه به اين معنا كه براى رسيدن به هدفى مشخص هزاران راه و بيراهه وجود دارد كه با استفاده از هوش مصنوعى مى توان راه را از بيراهه تشخيص داد.
* هوش مصنوعى و هوش انسانى
در شبكه ارتباطى مغز انسان سيگنال هاى ارتباطى به صورت پالس هاى الكتريكى وجود دارد. جزء اصلى مغز نرون است كه از ساختمانى سلولى و مجموعه اى از شيارها و خطوط به وجود مى آيد كه اين شيارها محل ورود اطلاعات به نرون هاست و خطوط نيز محل خروج اطلاعات از نرون است.
محل اتصال نرون ها به يكديگر را سيناپس مى گويند كه مانند دروازه اى براى ورود و خروج اطلاعات (Data) عمل مى كند، اگر واكنش هاى نرون ها به پالس هاى متفاوت هماهنگى كامل داشته باشند اتفاق هاى مهمى در مغز انسان رخ داده است.
گروهى از دانشمندان هوش مصنوعى كه رويكرد مدل مغزى را دنبال مى كنند، شكلى از مدارهاى الكترونيكى را طراحى كرده اند كه تاحدودى شبيه شبكه مغز انسان است ، در اين ساختار هر گروه به تنهايى خود يك پردازنده (CPU) است ولى رايانه هاى معمولى تنها توانايى داشتن بيش از چند CPU را به صورت هم زمان ندارند. هدف از راه اندازى اين شبكه عصبى رايانه اى طراحى مكانيسمى است كه مانند مغز انسان توانايى يادگيرى داشته باشد. سامانه شبكه عصبى اين كار را از راه ارزش گذارى كمى براى ارتباطات سيگنال ها بين نرون ها انجام مى دهد كه اين مكانيسم ارزش گذارى به وسيله مقاومت ها با تقويت يا تضعيف پالس ها انجام مى شود.
باتوجه به تعداد زياد نرون ها در شبكه عصبى خرابى تعدادى از آنها تأثير چندانى بر عملكرد سامانه ندارد تاكنون چند سيستم آزمايشى با استفاده از اين اصول طراحى و ساخته شده اند.
* ويژگى هاى هوش مصنوعى
ماشين هايى كه به عنوان ماشين هاى هوشمند شناخته مى شوند توانايى فكر كردن بدون نياز به انسان را دارد و اين به دليل وجودخصلت هوش مصنوعى Artificial Intelligence دراين گونه ازماشين هاست. ماشين ها تنها در صورتى يك ماشين باهوش شناخته مى شوند كه داراى قابليت هاى خاصى باشد كه يكى از اين ويژگى ها شناخت از وجود خود است كه تاكنون ماشينى كه اين توانايى را به طور كامل داشته باشد به وجود نيامده است، ويژگى بعدى ماشين هاى هوشمند توانايى شناخت محيط پيرامون خود است كه اين امكان در برخى از ماشين هاى هوشمند امروزى كه با نام «ربات هاى امدادگر» شناخته مى شوند وجود دارد، ويژگى بعدى در ماشين هايى كه داراى هوش مصنوعى هستند توانايى نشان دادن عكس العمل در مقابل كنش هاى حاصل از محيط است كه اين امكان نيز در ربات هاى هوشمند امروزى و در دسته خاصى از آن ها باعنوان «ربات هاى كاوشگر» فراهم آمده است.
* كاربردهاى هوش مصنوعى
از كاربردهاى هوش مصنوعى مى توان به موارد زير اشاره كرد:
۱ـ طراحى نرم افزارهاى هوشمند: اين گروه از نرم افزارها براى انجام كارهاى تخصصى طراحى شده اند و داراى توانمندى هاى بالايى نيز هستند، پشتوانه اين گونه از برنامه ها وجود يك بانك اطلاعاتى (Data Base) قوى براى پاسخگويى به پرسش هاى مختلف كاربران است. نمونه هايى از اين گونه از نرم افزارها نيز، نرم افزارهايى است كه در آزمون هاى استخدامى و دانشگاهى مورد استفاده قرار مى گيرد.
۲ـ طراحى بازى هاى هوشمند: زمانى كه شما در حال انجام يك بازى رايانه اى هستيد، دشمنان شما از هوش كافى برخوردارند. اگر شما به آن ها شليك كنيد آن ها اقدام به فرار كرده و يا با مقابله به سوى شما شليك خواهند كرد. اين فرآيند نيز به دليل وجود هوش مصنوعى در دشمنان شماست كه آن ها را به واكنش نسبت به شما برمى انگيزاند.
۳ـ طراحى ربات هاى هوشمند: كاربرد عمده ديگر هوش مصنوعى در طراحى ماشين ها به نسبت هوشمند است. ماشين هايى مانند ربات هاى كاوشگر و ربات هاى امدادگر.
در ربات هاى امدادگر، ربات بايد در محدوده مورد نظر به دنبال مصدومان حادثه بگردد و پس از يافتن آن ها كمك هاى مورد نياز را در اختيار آن ها قرار دهد كه اين خود نياز به داشتن شناخت از محيط دارد. دسته ديگر ربات ها يعنى ربات هاى كاوش گر بايد به دنبال قطعه مورد نظر در مكانى خاص باشند و يا مسيرى را كه از پيش تعريف شده است دنبال كنند كه اين نيز نيازمند داشتن هوش مصنوعى در اين دسته از ربات ها است.
* نتيجه
هوش مصنوعى هنوز راه درازى در پيش دارد، شبكه سازى عصبى كه در سال هاى گذشته شاهد تغييرات عمده اى نيز بوده است هر روز به دوران رشد و بلوغ خود نزديك تر مى شود. به عنوان مثال پژوهشگران پيش بينى مى كنند كه به كمك فناوى نرم افزارى جديد شبكه هاى عصبى بتوان پيش بينى هاى بسيار دقيقى از بازار سهام به عمل آورد و پيش بينى هاى دقيق ترى مانند مكان فيزيكى سياره ها درسال هاى آتى و اوضاع كره زمين از نظر شرايط زيست محيطى و غيره نيز ميسر خواهد شد.امروزه نگرش تاز ه اى نسبت به هوش مصنوعى به وجود آمده است كه در بسيارى از آزمايشگاه ها در حال بررسى است. پژوهشگران سعى مى كنند دريابند آيا مجموعه اى از ربات هاى نيمه هوشمند مى توانند يك هوش جمعى ايجاد كنند به نحوى كه هوش جمعى حاصل از هوش اعضاى تشكيل دهنده اين مجموعه بيشتر باشد؟
نويسنده:وحيد نقشينه
منبع:روزنامه ایران
امروزه يكى از معيارهاى پيشرفت يا عقب ماندگى هر كشور عملا تعداد مشتركان اينترنتى آن است. از طرف ديگر دسترسى سنتى به اينترنت از طريق خطوط كند و عذاب آور تلفنى ديگر جوابگوى بسيارى از انتظارات كاربران نيست. بنابراين در عمل ملاك و معيار سازگارى هر جامعه با فضاى مجازى اينترنتى به ميزان گستردگى دسترسى پرسرعت يا به زبان فنى تر باندپهن (Broadband Access) مربوط مى شود.
اينترنت پرسرعت نه تنها براى پاسخگويى به نياز روزافزون كاربران معرفى شده است بلكه خود به صورت بسترى براى ارائه انواع و اقسام خدمات ارتباطى همچون تلفن اينترنتى (VoIP) تلويزيون اينترنتى (IPTV) و مانند آن ها به كار گرفته مى شود. اولين و مهم ترين انتخاب هر شركت فراهم كننده خدمات دسترسى پرسرعت به اينترنت (موسوم به PAP) معمارى شبكه دسترسى است كه البته بخش فيزيكى آن (توپولوژى فواصل كابل ها و وجود يا عدم وجود فيبرنورى) معمولا تحت كنترل و اراده اين شركت ها نيست (مگر آن كه خود آن ها شركت هاى مخابرات تلفنى باشند). بنابراين آنچه در حوزه كنترل اين شركت ها مى ماند گزينش صحيح پروتكل هاى ارتباطى همچون DHCP، L2TP، PPPOA، PPPOE است كه در ادامه با نقاط قوت و ضعف هر يك از آن ها آشنا مى شويم. در صنعت خدمات مخابراتى و ارتباطى شركت هاى كهنه كار تلفن با اتكا به ميليون ها كيلومتر كابل فيبر و بسترهاى آماده و فراهم خود از طرفى و شركت هاى نوظهور با اتكا به فناورى و روش هاى نوين از طرف ديگر پا به اين عرصه گذاشته اند تا به رقابت بپردازند و از اين خوان پرنعمت سهمى نصيب خود كنند. در ايران نيز در چند سال اخير شاهد حضور شركت هاى فراهم كننده خدمات دسترسى (PAP) هستيم كه البته به دلايل بسيارى كه از حوصله اين نوشتار خارج است هنوز نتوانسته اند نيازهاى روزافزون جمعيت جوان و تحصيلكرده كشور را پاسخ گويند.
از ديدگاه فنى مودم هاى ADSL يكى از مناسب ترين گزينه هاى ايجاد دسترسى به اينترنت پرسرعت در سراسر جهان محسوب مى شوند و در مركز ثقل تجارت شركت هاى فراهم كننده خدمات دسترسى قرار دارند. البته به كارگيرى اين مودم ها بدون چالش نيز نيست. براى مثال مشكلات ارائه خدمات در ابعاد كلان هزينه هاى نصب كه با توجه به لزوم اعزام متخصصان به محل سكونت يا كار كاربران افزايش مى يابد حفظ امنيت و جلوگيرى از استفاده هاى غيرمجاز برخى از اين مشكلات به حساب مى آيند. ADSL انواع متعددى دارد ولى دسترسى به سرعت هاى تا چند ده مگابيت بر ثانيه با آن امكانپذير است. البته سرعت معمول در سمت دريافت (Downstream) معمولا ميان ۳۴۸Kbps تا ۱Mbps و سرعت ارسال (Upstream) معمولا كمتر از ۲۲۴kbps در نظر گرفته مى شود.
در واقع زيرساختار ارتباطى شبكه هاى دسترسى مبتنى بر ADSL فرق چندانى با ساير گزينه هاى متداول دسترسى پرسرعت همچون مودم هاى كابلى ندارد. مهم ترين مشخصه اين شبكه ها تركيب و تجميع ترافيك ارتباطى گروه بزرگى از مشتركان در لبه شبكه (Edge) و ارسال اين ترافيك يكپارچه به سمت هسته اينترنت (Core) از طريق لينك هاى بسيار سريع مخابراتى است. لبه شبكه علاوه بر تجميع ترافيك ها بسيارى از عمليات مديريتى و امنيتى را نيز برعهده دارد و از اين لحاظ يكى از مهم ترين عناصر اين ساختار به شمار مى رود. البته كاربران با به كارگيرى جداكننده هاى نسبتا ارزان قيمت (Splitter) در محل خود قادر به استفاده همزمان از سيم تلفن خود براى اتصال به گوشى تلفن و مودم خواهند بود. در هر حال خطوط چندين مشترك در محل مركز مخابراتى با دستگاهى موسوم به متمركز كننده DSL يا (DSLAM) روى يك ترانك مخابراتى جمع مى شوند. ترافيك ارسالى از چندين DSLAM نيز به نوبه خود در يكى از مراكز اصلى مخابراتى تجميع مى شود و به يك روتر سريع ارسال مى گردد كه نقطه ورود به اينترنت به حساب مى آيد.
چالش هاى پيش رو
ايجاد شبكه هاى بزرگ دسترسى مبتنى بر ADSL با يك چالش ساده و در عين حال دشوار روبه روست و آن هم سهولت به كارگيرى است. اصولا تا وقتى به كارگيرى يك سرويس براى عموم مردم امكانپذير نباشد استقبال از آن در حد محدود باقى مى ماند. بنابراين درگام اول بايد نصب و پيكربندى مودم ADSL به سادگى و توسط خود كاربر امكانپذير باشد. به اين ترتيب علاوه بر اين كه كاربران احساس رضايت بيشترى خواهند كرد لزومى به اعزام پرهزينه نيروى فنى شركت به در منازل كاربران نخواهد بود.
چالش بزرگ ديگر نحوه تخصيص آدرس ها است. مى دانيم كه هر مشترك براى ارتباط با اينترنت به تنظيم يك آدرس روى دستگاه كامپيوتر خود نياز دارد كه بايد منحصر به فرد باشد. همين عمل بسيار ساده براى خيل عظيمى از كاربران يك مشكل جدى است. اين چالش و موارد مرتبطى همچون تدارك ارتباط، حفظ امنيت آن و ايجاد امكان اتصال همزمان چند كامپيوتر به خط دسترسى همگى به راه حل هاى ساده و حتى المقدور خودكار نياز دارند كه قاعدتا يافتن جواب مناسب براى آن ها بر عهده شركت فراهم كننده خدمات است.
گزينه هاى فنى
راه حل اساسى چالش هاى حوزه نرم افزارى فرايند ارتباط اجراى يك پروتكل بين كاربر و فراهم كننده خدمات است. اين پروتكل از نوع پروتكل هاى محلى است كه به منظور وظايفى مشخص ميان دو نقطه اجرا مى شوند و در ارتباطات خارج از آن حوزه نقش ندارند. در حال حاضر چهار گزينه در اين خصوص وجود دارد كه هر يك مزايا و نقاط ضعف منحصر به خود را دارند:
گزينه اول (آدرس دهى ثابت IP)
اولين و در واقع ابتدايى ترين راه حل تخصيص يك آدرس IP به هر كاربر است كه خود به تنظيم آن روى كامپيوتر خود اقدام مى كند. اين روش اساسا يك پروتكل نيست تنها يك راه حل سريع براى مشكلى است كه از ابعادى گسترده برخوردار است. براى مثال مشكل استفاده همزمان چند كامپيوتريك كاربر از ارتباط ADSL به اين ترتيب حل نمى شود.
گزينه دوم (DHCP)
اين پروتكل اساسا براى اين منظور طراحى شده است كه پيكربندى IP را روى كامپيوتر كاربران به صورت خودكار انجام دهد. اين پروتكل در شبكه هاى محلى سازمانى نيز از كاربرد گسترده اى برخوردار است به ويژه در مورد پايانه هايى كه به طور موقت به اين شبكه ها متصل مى گردند (براى مثال كامپيوترهاى Laptop، DHCP) يك جهش محسوس نسبت به روش آدرس دهى ثابت محسوب مى شود. فرايند كار بسيار ساده و در عين حال كارآمد است. هر بار كه يك كامپيوتر متصل به شبكه دسترسى فعال مى شود به طور خودكار پارامترهاى مربوط به IP (همچون آدرس) را از يك سرور مركزى دريافت مى كند. اين معمارى از انعطاف پذيرى بالايى برخوردار است امكان كار همزمان چند دستگاه PC، پشتيبانى از امكان جابه جايى محل استفاده كاربران سهولت پيكربندى از جانب كاربر و مديريت آن از جانب فراهم كننده از مزاياى اين پروتكل محسوب مى گردند.
گزينه سوم (L2TP)
اين پروتكل به عنوان يك گزينه نسبتا جديدتر براى شبكه هاى دسترسى باندپهن مطرح شده است و با ايجاد يك تونل مجازى از داخل شبكه اينترنت كاربر را به هر نقطه مشخصى متصل مى كند و كليه تنظيمات لازم براى برقرارى سرويس از داخل اين تونل بر تجهيزات كاربر اعمال مى گردد. L2TP در عمل يك شبكه مجازى يا VPNروى شبكه فراهم كننده ايجاد مى كند كه از امنيت خوبى برخوردار است ولى درعوض پيچيدگى بيشترى دارد به ويژه در شبكه هاى بزرگ دسترسى با چندين هزار كاربر مديريت اين تونل ها دشوار خواهد بود.
گزينه چهارم (PPP)
اين پروتكل براساس پروتكلى بسيار موفق موسوم به پروتكل نقطه به نقطه (Point to Point Protocol: ppp) شكل مى گيرد دو حالت متداول استفاده از اين پروتكل در شبكه هاى دسترسى باند پهن عبارتند از: PPP روى اترنت (PPPoE) و PPP روى ATM(PPPoA) كه تركيبى از آن ها موسوم به PPPoEoA نيز به كار گرفته شده است. PPP علاوه بر اين كه از انعطاف و سهولت در استفاده برخوردار است سطحى از ايمنى را براى استفاده كننده فراهم مى كند.
نويسنده:فريما سادات ميرى
منبع:روزنامه جوان
آیا تا به حال در مورد آیندهی کامپیوترها فکر کردهاید؟ آیا تا به حال تصور کردهاید که کامپیوترها در آینده چگونه خواهند بود؟ بیایید در این مورد بدانیم.
پروژهی سیستمهای کامپیوتری نسل پنجم (FGCS) :
در سال 1982، وزارت صنعت و تجارت بین المللی ژاپن شروع به کار در مورد خلق کامپیوتری کرد که به طور انبوه از محاسبات موازی استفاده میکرد. این پروژه FGCS نامیده شد و هدف آن ساختن کامپیوتری بود که همانند ابر کامپیوتر عمل کند و پیشرفتهای آینده در زمینه هوش مصنوعی را فراهم کند. قصد آن ساختن تعداد بیشتری از CPUها برای عملکرد اضافی بود.
کامپیوترها در آینده چگونه خواهند بود؟ آیا تا به حال در این مورد، فکر کردهاید؟ ممکن است کامپیوترهای آینده جانشین هوش انسان شوند. برخی معتقدند که حتی کامپیوترها با برابری با ظرفیت مغز انسانها، جایگزین آنها خواهند شد. برخی پژوهشگران مطرح کردهاند که کامپیوترهای آینده، هوش درونی و باطنی خواهند داشت. آنها قادر خواهند بود رباتیک را تکمیل کنند. چون شبکهی کامپیوتری منجر به مرگ فاصله میشود دنیا جای خیلی کوچکی برای زندگی خواهد بود.
اگر به تاریخچهی کامپیوترها نگاهی بیندازیم متوجه میشویم که آنها از ماشین حسابهای الکترونیکی ساده به وسایل دستی مدرن، پیشرفت کردهاند. ریاضی دانان و منطق دانان بزرگ زمانهای گذشته، پیشرفتهای بزرگی در زمینه محاسبات به وجود آوردهاند. تکنولوژی مدرن کامپیوتر در وظایف دشوار و پر زحمت جایگزین انسانها شده و امکان خطا را حذف کرده است. کامپیوترها میتوانند عملیاتها را با دقت بالا و سرعت خیلی زیاد انجام دهند.
آیندهی تکنولوژی کامپیوتر چگونه خواهد بود؟ نسلهای آینده ممکن است تعاملاتی با روباتها داشته باشند. روباتها میتوانند جایگزین کارگرها در زمینههای مختلف شوند. آنها میتوانند برای کارهای پر زحمت، دشوار، تکراری و ریسک پذیر استخدام شوند. پژوهشگران کامپیوتر نیز ظهور هوش مصنوعی کاملاً پیشرفته را در دنیای محاسبات مجسم کردهاند. روباتیکها انجام کارهای خانگی روزانه و وظایف دشوار را بدون مداخلهی انسان ممکن میسازند. در نتیجه ماشینهای هوشمند میتوانند به عنوان استخوانی برای بشر عمل کنند.
نانو تکنولوژی یکی از زمینههای خیلی محبوب است که امروزه ظهور کرده است. پژوهشگران، این تکنولوژی را به عنوان یکی از زمینههای خیلی برجسته برای ظهور همراه با تکنولوژی کامپیوتر، در آینده در نظر میگیرند. آنها همراه با هم دیگر میتوانند در زمینههای زیادی شگفتی بیافرینند.
کامپیوترهای آینده مطمئناً سریعتر، کوچکتر و همه جا حاضر خواهند بود. به خاطر اندازهی کوچک این کامپیوترها، وصل کردن آنها به کوچکترین وسایل، آسان خواهد بود در نتیجه کاربرد آنها افزایش خواهد یافت. سرعت محاسبات بالای آنها بسیاری از عملیات را آسانتر خواهد ساخت و انرژی و زمان انسان را ذخیره خواهد نمود.
* کامپیوترهای آینده قادر خواهند بود همانند یک انسان با انسانها ارتباط برقرار بکنند.
* آنها قادر خواهند بود محتوای کلمات را درک کنند در نتیجه زبان انسانی را بهتر درک خواهند کرد.
* ماشینی را تصور بکنید که همانند یک دوست با شما حرف میزند و دقیقاً معانی لفظی و محتوایی کلمات و اعمال شما را درک میکند!
* در آینده، کامپیوترها قادر خواهند بود همانند انسانها آنالیز و استدلال بکنند.
* ممکن است آنها قادر باشند شوخی و مزاح را درک کنند.
* ممکن است ماشینهای هوشمند از لحاظ عاطفی، توسعه و گسترش یابند.
* ماشینی را تصور بکنید که اهل مزاح است و یا چیزهای خنده داری را با شما به اشتراک میگذارد و یا جوک شما را بهتر درک میکند. آیا شگفت انگیز نیست که رفیق هوشمندی همانند او پیدا بکنید؟!
* نحوهی ارتباط انسانها با کامپیوتر از صفحه کلید و ماوس به لمسیها و شناسایی صحبت نسبتاً اخیر، پیشرفت کرده است. در آینده، کامپیوترها قادر خواهند بود تفکر انسانها را درک کنند و بر طبق آن واکنش دهند.
با نگاه اجمالی بر احتمالات مختلف این که کامپیوترها در سالهای آینده چگونه خواهند بود، ما یک چیز را یقیناً میفهمیم و آن این که کامپیوترها آیندهی روشن و درخشانی خواهند داشت.
مترجم : بهروزی
منبع:راسخون