با اتمام دوران ابتدایی روانه یک کارگاه صنعتی شد. چندین ماه بعد با چند تن از بچه های مجله که در پایگاه بسیجیان فعالیت داشتند آشنا شد و از این موقع بود که تحت تأثیر اعتقادات سیاسی آنان قرار گرفت و با توجه به میزان سن و سوادش و نیز اطلاعات مذهبی که در هر فردی بطور موروثی موجود است در طی چند سال دارای اعتقادات مذهبی و سیاسی ای گشت که از آن به عنوان حزب الله یاد می شود …

با توجه به فرامین مذهبی و آنچه که یک مسلمان باتوجه به دستورات اسلام باید در قبال خانواده و اجتماع انجام دهد توانست در برخوردهای اجتماعی و خانوادگی به مرحله یا برسد که مگان از او به نیکویی یاد می کردند

… سال ۶۳ برای گذراندن آموزش نظامی به منجیل اعزام شد و پس از گذراندن آموزش عازم جبهه شد و در مناطق غرب و جنوب با همرزمانش مشغول جهاد با خصم زبون بود. در سال ۶۴ در عملیات قادر مجروح شد و چندین ماه تحت مداوا قرار داشت.

پس از بهبودی باز عازم مناطق جنگی شد و با آنکه قبل از شروع عملیات کربلای ۵ مأموریتش تمام شده بود این بار داوطلبانه در واحد تخریب مشغول شد و از آنجا پس از گذراندن آموزش مأمور به گردان ابوالفضل گردید تا راهگشای برادران رزمنده دیگر باشد.

  با آنکه قبل از شروع عملیات کربلای ۵ در برابر دشمن مانند دیگر عزیزان رزمنده کارزار نمود و برای هر مأموریتی آماده و مهیا بود تا سرانجام در یکی از مأموریت های گردان در عملیات کربلای ۵ به فیض شهادت نائل می گردد. روحش شاد و یادش گرامی باد.